یادداشت های یک غریبه



من تا به حال مهاجرت یا به عبارت بهتر؛ فرار درخت ها را ندیده ام. بالاجبار می مانند و خشک می شوند حتی سبز. روی گلویم لباس های زیادی پهن است. و انطرف یک نفر می خواهد خود را از رگی که به انگشت وسطم می رسد، آویزان کند، تا بی اشاره به شصت برسد. درست نمی دانم شاید هم نرسد. من در بدنم علائم درختی دارم. اگر توانایی نقاشی داشتم، استخوان های درختی را می کشیدم که در گلو گیر کرده و برجستگی اش از پوست نمایان است.
نگاهی به فیلم 12 مرد خشمگین" ” شواهد نشان می دهند پسری نوجوان، پدر خود را کشته است. اما خودش اعتراف به قتل نکرده و ادعایی مخالف اظهارت شواهد دارد. باید هیئت ژوری 12 نفره متشکل از اقشار مختلف جامعه که به صورت اتفاقی و بی طرف انتخاب شده اند، تصمیم برای اعدام یا تبرعه ی پسر بگیرند. دادگاه و هیئت ژوری صحبت های شاهدان و متهم را شنیده است. 12 نفر برای تصمیم گیری اکنون به اتاقی خوانده می شوند. در پایان جلسه ی تصمیم گیری همه ی ان ها باید هم رای باشند.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

تلنگر باران فاصله زمانی ترخیص کالا کیا موب - مرجع تخصصی نرم افزار موبایل مشاوره و تحلیل آماری پایان نامه قطعات خودرو بهترین برنامه ها و نرم افزارها برون ریز پسرونه مجله زیبایی